تفاوت آدمها و انسانها

آدم‌ها فقط زندگی می‌کنند

انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند...

آدم‌ها می‌شنوند
انسان‌ها گوش می‌دهند...

آدم‌ها می‌بینند
انسان‌ها عاشقانه تماشا می‌کنند...

آدم‌ها در فکر خودشان هستند
انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند...

آدم‌ها می‌خواهند فقط دل خودشان شاد باشد
انسان‌ها می‌خواهند دل دیگران هم شاد باشد...

آدم‌ها، اسم اشرف مخلوقات را دارند…
انسان‌ها اعمال اشرف مخلوقات را هم دارند...

انسان‌ها، آدمهایی هستند که تغییر کردن را پذیرفته‌اند....


نیازنیست انسان بزرگی باشیم،انسان بودن خود
 نهایتِ بزرگی است...
سخن روز:

اگرقرارباشدخوبی ما،وابسته به رفتاردیگران باشد..
این دیگرخوبی نیست؛بلکه معامله است...

می شودپروانه بودوبه هرگلی نشست..
امابهتراست مهربان بود
وبه هردلی نشست..!!

جوک9

زن ایرانی کیست؟

؟
؟
؟

؟

؟

؟

؟
زن ایرانی موجودیست که پدر رضاشاه را در کشف حجاب
و پدر جمهوری اسلامی را در حفظ حجاب درآورد  :|

متن عاشقانه


♔ماندن به پای تو فایده نداشت...
    ✋  رفتم...✋
♔دیدی چه خوب ترک کردنت را بلدم...‍؟؟؟
♔خواستم دوستت داشته باشم اما نفهمیدی...
      ??تماشا می کنم...
♔میخواهم ببینم انهایی که دورت را شلوغ کردند مثل من پشتت هستن؟؟
♔تو را انقدر که من می خواستم می خواهند؟؟؟
♔ولی به همان شلوغی دورت قسم...
    ??پشتت خالیست...??
 ☜به حرفایم خواهی رسید...☞
♔اما دیگر قصه من و تو تمام شد...
??حال یک زندگی جدید ساخته ام... ??
??یک زندگی بدون تو....??

متن ادبی2

مردم اینجا چقدر مهربانند ;

دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند , دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری و دیدند هوا گرم شد , پس کلاهم را برداشتند و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است به من وصله چسباندند و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم محبت کردند و حسابم را رسیدند . خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ، نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز . . . . .
روزگار جالبیست،مرغمان تخم نمی گذارد ولی هر روز گاومان می زاید!

 ( زنده یاد حسین پناهی).

تاریخ - جغرافی

ﺯﻣﺎﻥ ﺷﺎﻩ ، ﺗﻮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻴﻢ ﻣﺘﺮﺑﺮﻑ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩ !!

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻋﻮﺽ ﺑﺸﻪ، ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ !

جوک8

خانمه میره بانک یارانه‌ش روبگیره، بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟

خانمه میگه نه لازم نکرده بریز به حساب خودم، جاریم بمیره ایشالا چقدرم شانس داره توو بانکم هواشو دارن!

مسجد و میخانه

ﻣﺴﺠﺪﯼ ﮐﻨﺎﺭﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺁﻥ ﻣﺴﺠﺪ ﺩﺭ خطبه هاﯾﺶ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ. ﺭﻭﺯﯼ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﻓﺮﻭﺭﯾﺨﺖ ﻭ میخاﻧﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥﺷﺪ. ﺻﺎﺣﺐ میخانه ﻧﺰﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﯼ میخانهﻣﻦ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺴﺎﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﯽ! ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﮔﻔﺖ ﻣﮕﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪﺷﺪﯼ! ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻋﺎﯼ ﻣﻦ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ ! ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﻗﺎﺿﯽ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﻋﺠﺒﻢ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ

ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﯼ!!!!! ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ