به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شادن رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو:در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعددر ۲متری و به همین ترتیب تابالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود.
مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید.
بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟”
و این بار همسرش گفت: “مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ ” خوراک مرغ!“
گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیبهایی که تصور میکنیم دردیگران وجود دارد در وجود خودمان است
برای هموطنانمون جوک نسازیم
یه روز یه رشتیه
یه رشتیه میشه پروفوسور سمیعی، رییس جراحان مغز جهان
یه رشتیه میشه پروفسور رضا، مغز پنجم ریاضی جهان
یه رشتیه میشه استاد معیین، دایره المعارف زبان فارسی رو مینویسه
یه رشتیه میشه میرزاکوچک که رضاخان از دستش شب و روز نداره
یه رشتیه میشه نوبخت، نفر اول اقتصاد ایران
یه رشتیه میشه دکترباقری، سازنده ی قرنیه مصنوئی
یه رشتیه میشه دکتر راد، تنها پیوند دهنده ی کبد تو آسیا
شماها که جک رشتی مینویسید اینم به اشتراک بزارید!
چه زیبا درباره ی سینه زنی و اشعار و سبک آنها سخن می گوید، این روحانی روشنفکر