نیمکت (عکس و فیلم )
نیمکت (عکس و فیلم )

نیمکت (عکس و فیلم )

شعری زیبا از احمد شاملو2

احمد شاملو:

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق ، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن...فهمیدن احســاس
کار هر آدمی نیست......

ابیاتی که مصراع دوم آن ها مشهورتر است

ابیاتی که مصراع دوم آن ها مشهورتر است:


1-گر دایره ی کوزه زگوهر سازند
از کوزه همان برون تراود که در اوست.(بابا افضل)

2-با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ(سعدی)

3-شکسته بال تر زمن در میان مرغان نیست
دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

4-هر دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست(حافظ)

5-چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت برزین، گهی زین به پشت(فردوسی)

6-امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان
مرابه خیر تو امید نیست، شر مرسان(سعدی)

7-صوفی نشود صافی ، تا درنکشد جامی
بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی

8-در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب مباد آن که گدا معتبر شود(حافظ)

9-در محفل خود راه مده همچومنی را
افسرده دل افسرده کند انجمنی را(قائم مقام)

10-مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز
که (به) هر کجا که روی آسمان همین رنگ است

11-منظر دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید(حافظ)


12-زلیخا مرد ازحسرت که یوسف گشت زندانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی

شعر زیبای عاشقانه


به خوابم گام میداری...
و در عمق نگاهت....
خوشه ای از عشق می لرزد
سکوتت می زند بر التهاب لحظه ها دامن
کجا رفته است فرهادی...
که عشقش می تراشد....کوه چون آهن
نگاهت می پرد از خواب رویایم
تو گویی که فراموشت شده
قانون دلتنگی....
و یاحتی نمی خواهی بشویی
                از رخ آینه ها ....رنگی
به خواب کودکی سوگند
          که از یادم نخواهی رفت....
همیشه در افق های طلایی رنگ احساسم
بسان چوبی قابی که بر دیوار می خشکد...
عزیز و جاودان هستی
                                        *نیروانا*

شعری درباره هفته

از امروز که شنبه است  من و تو خواهیم خواند:
"ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻏﻢ ﺣﺴﺎبى ﻧﻴﺴﺖ...
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻛﺎﺭى ﻧﻴﺴﺖ..."


ﺩﻟﻢ مى ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ امروز،ﺭﻫﺎ ﺳﺎﺯﻡ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻏﻢ ﻭ ﺩلتنگى ﻭ ﺗﺸﻮﻳﺶ...
ﻣﻦ ﺍﺯ این ﺷﻨﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ!
ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺭﻭﺣﻢ ،
ﻣﻬﺮﺑﺎنى ﻫﺎ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ...

ﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ، ﻗﺮﺍﺭى ﺗﺎﺯﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ...
ﺗﺒﺴﻢ ﻫﺪﻳﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ...
ﻭ ﺩﺳﺘﺎنی ﻛﻪ مى ﺑﺨﺸﻨﺪ...

ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ،
ﻣﻦ ﻋﻬﺪ مى ﺑﻨﺪﻡ...
ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﻨﺪﻩ ﺍى ﺑﺎﺷﻢ، ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮﺭى ﻛﻪ مى ﺧﻮﺍﻫﺪ...

ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎنى ﻫﺪﻳﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ...
ﻭ مى ﺑﺨﺸﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ کسانى ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﺁﺯﺭﺩﻧﺪ...

ﻭ ﺩﺭ چهاﺭﺷﻨﺒﻪ ى ﺍﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ ى ﺯﻳﺒﺎ ﻛﻪ مىﺁﻳﺪ،
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﺶ ﺷﻜﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ...

ﻭ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻴﺰى ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ،
و به یاد رفتگان  خیراتى از حسرت بى دوست بودن را ،
نثار دوست خواهم کرد ...

و در جمعه ،
ﺑﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ، ﺯﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ....
ﺑﺎ ﺳﺨﺎﻭﺕ، ،ﻣﻬﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ...
ﺑﺎ ﺳﻌﺎﺩﺕ، ﺑﻬﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺩ...

و هفته ای اینچنین بر تو ، و بر من ، ماه خواهد شد...
سال خواهد شد...

و این است روزگارى که طعمش شیرین چو شهد و عیشش مدام و مانا خواهد شد..